مرگ در گورستان؛ روایت شکستن کمر شیرهای سنگی ایذه در بی‌توجهی مسؤولان!

با بی‌توجهی‌های صورت گرفته از جانب مسؤولان متولی میراث ملی در استان خوزستان، شیرهای سنگی گورستان‌های استان در حال مرگ و خواب ابدی هستند.

به گزارش ایزنا، شاید بتوان این دیار را به عنوان یکی از بی‌بدیل و بی‌مثال‌ترین نقاط کشور و جهان در بحث نگارکنده‌ها نام برد، جایی که بازی دست استادان با سختی سنگ به ستیز در آمده و یادگاری ابدی را بر دل این جسم بی‌جان به ترسیم نشانده است و اینک بازی دوران و رقص ثانیه‌ها جان و حیاتی تازه را به رگ‌های جاری دفتر خاطرات روزگار نشانده است.

ایذه، شهری که برای بسیاری دور دست و فراسوهای دور و برای برخی نیز در همین نزدیکی است و هزاران راز نهفته را در دل به جای گذاشته است، در دل تاریخ، در دل سنگ‌هایی که امروز بیش از هر روز دیگری ناله خرد شدنشان به دست سوداگران و سودجویان به گوش می‌رسد، جایی که آسمان با بوسه بر پیشانی منگشت با صلابت به دست سبز چشمک می‌زند و وداع غریبانه‌اش با اشک چشمه یار الهک به کام می‌رود.

سنگ‌ها و برد نشانده‌هایی از دل تاریخ هزاران ساله تا شیرنشانده‌ها و سنگ گوری که امروز بیش از هر روز دیگری فریاد کمک خواهی را روانه کرده است، فریادی از نعره جان برای آنهایی که هنوز هم به فرهنگ و تاریخ ملی و دینی و مذهبی این مرز بوم و آیین نیاکانشان تعلق دارند.

سالهاست که در غریبگی ماندن ایذه از رسانه‌های مختلف فریاد زده می‌شود، غریبگی که‌گاه نشات گرفته از بی‌توجهی و بی‌تدبیری مسؤولان شهرستان بوده و گا‌ها در کم توجهی‌ها و کج سلیقگی‌های مسؤولان استانی و امروز که بیش از هر روز دیگر در امور مختلف این ۲۰۱۶ با آن دست و پنجه نرم می‌کند، با واقعیت‌هایی که مربوط به سالیان دور ست و این بار زخم باز کرده است.

از مشکلات جاده، بیمارستان و درمان، بیکاری، بی‌آبی و خشکسالی در کنار کارون، درد‌ها و نیازهای فردی مردمان این دیار که بگذریم، خاموشی یادگاران روزهای رشادت و ایستادگی مردمان این دیار در گورستان‌های چندین و چند صد ساله دردی دیگر می‌افزاید و نشان می‌دهد بی‌توجهی مسؤول یک ارگان تا چه میزان می‌تواند حتی فریاد بی‌زبان سنگ را در آورد.

امروز با گشت و گزار در میان گورستان‌های شهسوار، دوپک، شیمن و نقاط دیگری از این سرزمین چند هزار ساله در محصور در کوهستان‌های بلند زاگرس پی به غریبانگی شیرهای سنگی کمر شکسته در میان سکوت مسؤولان متولی خواهیم برد، مسؤولانی که در بدو روی کار آمدن خود در استان زمان خواستند و فرصتی برای تامل و به دست گرفتن اوضاع و امروزی که همچنان حتی گورستان‌های خاموش نیز در خطر بی‌توجهی‌های آن‌ها قررار گرفته‌اند.

غریبانگی شیرهای سنگی و خم قامتی سنگ‌هایی که با دستان توانمند استاتید هنر این منطقه نه تنها برای نشان دادن درجه رشادت‌های مردان و زنان این سرزمین قلم پولادین به دست گرفت، بلکه یادگاری از دوران دور هنر مردمان این سرزمین را به سینه پر خاطره تاریخ این منطقه گره زد ولی در انحنای پیچ و خم روز‌ها قامت شیرهای ایستاد بر گورستان نیز ترک خورد و در خود شکست.

امروز تکه‌های از هم پاشیده آثار ملی این کشور در گورستان‌های خاموش شهرستان ایذه نیازمند توجه هر چه بیشتر مسؤولان استانی بوده تا اینکه شیرهای سنگی ایذه که یادگار سال‌های رشادت مردمان این دیار و سرزمین بختیاری بوده است، چشم انتظار نیم نگاهی برای نمردن است.

قامت در هم شکسته شیرهای سنگی گورستان‌های دوپک، شهسوار و بسیاری دیگر از مخازن این آثار در حال تبدیل شدن به شن‌های روان کنار جاده است و هنوز حتی تابلویی از ثبت شدن آن‌ها به عنوان اثر ملی مشاهده نمی‌شود و عدم مراقبت از این آثار ان‌ها را به پای نابودی کشانده است.

گذشت روزگار و فرسایش پیکره این آثار در کنار سرقت شیرهای سنگی منطقه توسط سودجویان باعث شد تا هر چه بیشتر از سال‌های گذشته خطر نابودی و نیاز مراقبت از این سرمایه‌های ملی احساس شود.

انتهای پیام/*

 

در تلگرام با ما باشید (روی این متن کلیک کنید)

نظری بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *