خود امیرکبیرپنداری سردار القاب/تولید بنر، محصول وعده‌های نماینده دهم ایذه و باغملک

یادداشت – پایگاه خبری ایذه نامه (ایزنا)؛ این روزها در میان تمام زنده‌باد و مرده بادهای فضای ملتهب مجازی و داغ بودن نقدها و جنگ‌های عملکردی نماینده حاضر در مجلس دیار ایذه و باغملک، در صفحه‌ای از همین فضای مجازی تیتری از یک روزنامه نه چندان‌قدیمی با جانب‌داری و شانتاژ نماینده کنونی نگاهمان رو به خود جلب کرد، تیتری و نگاهی اتفاقی به یک جریان با مدت زمانی تقریبا مشابه!

اعطای نام امیرکبیر در دوران پرهیاهوی تبلیغاتی نماینده‌ای که تمام القاب و اوصاف را برای پیروزی خود به ارمغان آورد تا یکه‌تاز کارزار دنیای سیاست برای مجلس دهم باشد هم در نوع خود جالب و کم‌نظیر است. نماینده‌ای با قدرت پرش لحظه‌ای در جریانات سیاسی آن روزهای تبلیغاتی، کسی که در نهایت با نام اصلاحات و اصلاح طلبی نام خود به ثبت رساند.

خادمی امیر کبیر زاگرس
القاب مختلف برای نماینده ایذه و باغملک در مجلس شورای اسلامی

توجه به تیتر جالب و نامگذاری این نماینده به امیر کبیر زاگرس آن‌هم در روزهایی که دوران وکالتش در حال نزدیک شدن به مدت زمان دوران صدارت امیرکبیر است هر خواننده‌ای از این مطلب را به بررسی خدمات انجام شده پس از آن همه تبلیغات و وعده در عصری که نام ارتباط، مدرنیته و امکانات را با خود یدک می‌کشد با دوران صدرات امیرکبیر در دهه‌های دور وا می‌دارد.

*کدام وعده بزرگ تحقق یافت؟

امروز در میان تمام وعده‌های کوچک و بزرگ انتخاباتی امیر کبیر زاگرس کدام یک در حوزه نفت، پتروشیمی، راه‌آهن، فرودگاه، اشتغال، گردشگری و… رنگ تحقق به خود گرفت؟

امروز در پس استوری کردن اقدامات کوچک و پیش پا افتاده‌ای چون احداث پل دو متری و شاخ و شانه کشیدن و فریاد مرده باد منتقد و مخالف من، کدام یک از اقدامات امیرکبیر گونه نماینده به چشم می‌خورد و عدد دارالفنون‌های تاسیس شده در این حوزه انتخابیه به چند رسیده است؟ جایگاه خبرنگاران منتقد و حقیقت‌گرا در وقایع‌التفاقیه امیرکبیر این دیار در چه سطحی قرار دارد؟

لقب امیر کبیر برای این نماینده ضد منتقد و تبلیغاتی هم به مانند القابی چون سردار اشتغال، توسعه‌گرا، نماینده همه، شایسته‌گرا و… مصادره‌ای بیش از یک کلمه نبود. نماینده‌ای که با رفتارها و برخوردهایش نیز معیشت و زندگی منتقدان و مخالفان خود را نشانه گرفته است و مدیرانی که تحت حمایت وی در میان وظایف ذاتی و تسویه حساب‌های شخصی با منتقدان گیر افتاده‌اند و وای بر روزی که سردار انتصاب و امیرکبیر تبلیغاتی زاگرس، مدیران را چشم در چشم منتقدان خود ببیند!

با وجود صدارت بیش از ۳ ساله امیر کبیر در دوران خودش در کشوری با وسعتی بزرگ، باید دید نماینده‌ای که در دوران تبلیغاتش در بین القاب مصادره شده نام امیرکبیر زاگرس را بر خود دید در منطقه‌ای نه با وسعت یک کشور بلکه دو شهرستان ایذه و باغملک به چه میزان خدمت رسانی کرد؟!

*عدد دارالفنون تاسیسی و برخورد منطقی با واقایع اتفاقیه‌نگاران چه بود؟

وی در مقایسه با عملکرد بدون پیش تبلیغات و وعده امیرکبیر، چند درصد توانست امیرکبیر دیار خود باشد؟ هر چند که وی از مقیاس کشوری، سهمی اساسی در جنگ و نبرد با وزرا و دولت داشت ولی هیچ‌گاه کسی، حتی اطرافیان خودش هم نفهمیدند که دلیل ناگفته این جنگ و سرشاخ شدن با دولت و به‌ویژه وزیر نفت چیست، جنگی که تاکنون بدون پایان نیز ادامه دارد ولی امیرکبیر زاگرس می‌توانست با زدن کشیده اول در ادامه نبرد آغوشش را به نشان برادری و صلح برای مصالحه برای گرفتن خدمات از دولت برای مردمش بهره ببرد!

اگر در میان تمام هیاهوی اشتغال، پتروشیمی، فرودگاه، قطار، شایسته‌سالاری و… و شاخ و شانه کشیدن مجازی و استوریایی وی و اندک اطرافیان تبلیغاتیش، تمام وعده‌ها به مانور روی یک سالن کشتی نیمه‌کاره و یک ساختمان پلیس راه بلاتکلیف و مصادره وظایف ذاتی ادارات و نهادهای دیگر با نصب بنر و عکس یادگاری ختم می‌شود، حداقل برای کارخانه‌های بنر و چاپخانه‌های تبلیغاتش نان داشت. کاری که امیر کبیر در زمان صدارتش روی زمین و در عمل انجام داد این‌بار امیرکبیر زاگرس روی بنر به سرانجام رساند و ایذه هم در  بنر به گلستان گردشگران و سرزمین بدون مشکلات اجتماعی تبدیل شد!

*کارخانه بنر؛ تنها وعده‌ای که می‌توانست محقق شود!

با رجوع به کارنامه ۳ سال و ۳ ماهه امیرکبیر زاگرس می‌توان گفت که در میان این همه وعده بی‌حاصل، بهترین و قابل عمل‌ترین وعده می‌توانست احداث کارخانه بنر در شهرستان‌های ایذه و باغملک باشد!

هر چند که اقدام بی‌مثال و قابل توجه تغییر شکل هندسی یک میدان در منطقه‌ای از شهر آنچنان در نگاه امیرکبیر دیارمان بزرگ و بی‌مثال بود که به گمان تیم تبلیغاتیش، تمام مرزهای خدماتی تاریخ را در هم شکست و خدمتی مانند تاسیس پتروشیمی و فرودگاه با تمام بزرگیش را در خود ذوب کرد!

حال در پایان این همه تبلیغات بنری باید دید سرنوشت بنرهای نصب شده و این بار رها شده در طبیعت به کجا خواهد رسید، بنرهایی که روی هم انباشته شده است نه تنها درد زیادی از مشکلات مردم این منطقه دوار نکرد ولی می تواند دردی بر پیکره طبیعت این شهرستان باشد و بدون بازیافت تا سالهای دور نقشی از خاک این دیار باشد.

انتهای پیام/*

نظری بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *