در پیچ و تاب و گرههای خط تعلیق گرفتار شدهام
|آژانس خبری ایذه (ایزنا) – یادداشت// خط تعلیق و شکستهای من / بسته دل را بسته اینک پای من / یک نفر از لُر تبار و بختیار / کرده صفحه مشق خواجه اختیار / مینویسد شرح حال و دفتری / هم غفور ناصر اسکندری.
“از رساله ی خط سخن دری”
خط تعلیق اولین نوع خوشنویسی ویژهی ایرانی است که میتوان گفت خطی بی نظیر و پر رمز و رازی ست و در دوران و روزگاری نیز مورد توجه بوده است.
تعلیق بعدها با ترکیب و ادغام خط نسخ، نسختعلیق (نستعلیق) را تشکیل داد. حدود 150 سال از عمر تعلیق میگذشت که نستعلیق (عروس خطوط ایرانی اسلامی) به وجود آمد.
خط تعلیق خطی بسیار پیچیده و دشوار است و به همین دلیل خواندن و نوشتن آن چندان هم میسر نبود و به سبب همین سختی و دشواری آرام آرام کنار رفت و از آن پس علاقهمندانی انگشت شمار به این نوع خط مشق کردهاند.
خطی تو در تو و در عین حال زیبا. این که بنده به زیبایی آن اشاره کردهام، تعلیق استادان و بعضا” خوش نویسان معاصر منظور نظر هست ور نه به فرموده ی سعدی شیرازی علیهالرحمه: در این حلقه ی کمند و این خیل عظیم ما صید لاغریم.
علاقهی وافر بنده به خط و خوشنویسی و نیز غوطهوریم در نوع شکسته باعث شد که سالها پیش به تعلیق روی آورده تا بدانم چه میزان و اندازهای خط شکسته وامدار تعلیق است لذا دیدم که؛ “گر به معنی نظر کنی همه اوست” و این مهم را سالیان قبلتر در یادداشتی تحت عنوان “شکسته پیش از نستعلیق یا پس از آن” به شرح آوردهام که اکنون در سایتها قابل دسترسی است.
بنابر این چونین شد که تا به امروز در پیچ و تاب و گرههای خط تعلیق گرفتار و اسیر شدهام “که مرا نیست از این شهر ره بیرون شد”. از سویی دیگر خوش حال و سر مستام که امروزه تعلیق طرفداران زیادی یافته که به جد در تلاش و کوششاند.
دوستان گرامیم نیکتر میدانند که در احیاگری این خط ایرانی به عهد معاصر پیش گام بوده و تا قبل از این که بنده به تعلیق روی آورم جز اندک صفحاتی از استادان جاوید نام؛ عبدالرسولی، فضائلی و یک صفحه از معینالکتاب در معاصرین موجود نبود.
در این رابطه از استادان؛ یدالله کابلی خوانساری، علی شیرازی، دکتر حمید رضا قلیچخانی پژوهشگر هنر و خوشنویسی تعلیق، دکتر اردشیر صالحپور پژوهشگر هنر، رضا زدوار عضو شوای عالی انجمن خوشنویسان ایران، قدرتالله تاجمیرعالی، حسین فیضآبادی مدرس تراز اول تعلیق معاصر، علی خیری، سید محمد فاتح نطنزی، رحیمی اصفهان، عباسقلی رمضانی، نوربخش احمدزاده پژوهشگر هنر، پروانه طاهری موسوی و دوستانم در اصفهان و خوزستان میدانند که سالیانی دراز به عشق تعلیق زندهام و نفس میکشم.
استاد وحید کیانی و مهندس رامین دانشور اوایل دهه ی 80 با اشعاری نغز و پر مغز گوشه چشمی بر بنده داشته که اینگونه مرا غرق شرم کردهاند و بی شک کاینات هم یاری گر بوده است.
“ای خون چکیده ی چلیپا / تعلیق تو هم ردیف دریا / تعلیق تمام نسخهایم / ای جوشش جاودان نایم / آورد عظیم میل مستی / تعلیق مرا چه خوش شکستی” (وحید).
دانشور گرامی هم در ادبیاتی چونین آورده است که؛
“ای همه ارکان هنر در تو جمع / ما همه پروانه به دور تو شمع / چون بکشی بر نوک نی تیغ را / زنده کنی شیوه ی تعلیق را / خط تو در ذهن من آرد به یاد / شیوه ی خطاطی میرعماد / در همه ارکان هنر قابلی / در خط تعلیق تویی کابلی”.
اگر چه هنوز هم ابتدای راه هستم اما به لطف خداوند بزرگ امید دارم چرا که عزت و ذلت به اراده ی اوست و موفقیتی حاصل نمیشود مگر به خواست او.
21 مهر 1398 ایذه
به جمع هواداران تلگرامی اخبار ایذه بپیوندید